گفتگوي با خدا است. بيتشريفات، هركس هر لحظه ميخواهد با خدا حرف بزند. با وضو، بيوضو، فقط نماز وضو دارد. شما بيوضو هميشه ميتواني ياد خدا باشي. ذكر خدا! در هر زمان، در هز زماني ميشود ياد خدا بود. در هر مكان، نماز هم قيام دارد، هم قعود، هم خوابيده. قيامش هم قيام دارد. نشستن دارد. ركوع دارد. به خاك افتادن هم دارد.
چون اگر بنايش فارسي باشد، اگر ريل را برداري ديگر معلوم نيست قطار كجا ميرود. عربي ريل است كه بايد اين كلمه را بگويي. بعد هم كلمات قرآن خيليهايش قابل ترجمه نيست. من پريروز يك جايي سخنراني داشتيم. مخاطبين از 25 كشور بودند. حرفهاي من را دوبله ميكردند. يك حرفي زدم گفتم: اين هم شد قوز بالاي قوز! همهي مترجمها ماندند. قوز بالاي قوز چيست؟ (خندهي حاج آقا) آمدند گفتند: قوز بالاي قوز چيست؟ گفتم: نفهميدم كه اين كلمه براي شما قابل ترجمه نيست. گاهي وقتها يك كلمات قرآن مثلاً الله، الله يعني خدا. ما گاهي ترجمههايمان از درد لاعلاجي است. مثلاً مي گوييم: عمر طلا است. ميداني چرا؟ براي اينكه ما مهمترين چيز نزدمان طلاست، اما واقعاً عمر طلا است؟ اين درست است؟ اين توهين به عمر است. هزار كيلو طلا به يك دقيقه عمر نميارزد. منتهي ما از بس نميدانيم چه خاكي بر سرمان كنيم، ديگر از طلا بهتر است؟ ميگوييم: عمر طلا است.
واقعاً كلمات قرآن قابل ترجمه نيست. مثل آن آقايي كه ميگفت: آقا نميشود پيغمبر را در دنيا جزا بدهيم؟ خوب بسم الله در دنيا چه چيزي داري به پيغمبر بدهي؟ صبحانه، زبان بره، عصر هم سيراب شيردان، جوجه كباب، قالي ابريشمي، هواپيماي شخصي، نميدانم يك برج به او ميدهيم. خوب اينها گير يك يهودي نميآيد؟ گير يك قمارباز نميآيد؟ شما در دنيا چيزي نداريد به پيغمبر بدهيد. پيغمبري كه ميلياردها آدم را هدايت كرد، صبحانه به او عسل ميدهي؟ جوجه كباب ميدهي؟ چه ميدهي؟ دنيا كوتاه است. براي بدن چيزي نيست. مثلاً صدام نميشود در دنيا كيفرش داد. آنوقت كيفر صدام چيست؟ يك گلوله در مغزش بزنيم! جزاي صدام يك گلوله است؟! اين همه جوانهاي ما را پرپر كرد. نه براي صدام جنايتكار چيزي است، نه براي پيغمبر رحمة للعالمين.
اصلاً دنيا كوتاه است، الفاظ دنيا هم كوتاه است. ادبيات دنيا هم كوتاه است. چون كوتاه است ما حق نداريم نماز فارسي بخوانيم. قرآن فارسي بخوانيم. بايد عربي بخوانيم، چون لا اقل عربي امام ميگوييم. حالا وقتي امام ميگوييم،يعني پيشوا. پيش نماز هم پيشوا است. يك قدم جلو ميروي پيشوا ميشوي. يك قدم عقب ميروي پسوا ميشوي. يعني امام حسين همين است. نميشود امام را به معناي پيشوا معني كرد.
نماز گفتگوي با خدا است. بيتشريفات، هركس هر لحظه ميخواهد با خدا حرف بزند. با وضو، بيوضو، فقط نماز وضو دارد. شما بيوضو هميشه ميتواني ياد خدا باشي. ذكر خدا! در هر زمان، در هز زماني ميشود ياد خدا بود. در هر مكان، نماز هم قيام دارد، هم قعود، هم خوابيده. قيامش هم قيام دارد. نشستن دارد. ركوع دارد. به خاك افتادن هم دارد.
جنسيت در نماز نيست. زن و مرد! دختر و پسر! در دسترس همهجا هست. براي همه، هميشه، همهجا با هر شرايط. نماز مسجد افضل است. اما در خانه هم ميشود عبادت كرد. پشت فرمان هم ميشود عبادت كرد. اميرالمؤمنين كفشهايش را وصله ميكرد ميگفت: سبحان الله! سبحان الله!گفت: چه ميكني؟ گفت: با دستم وصله ميكردم، ترسيدم زبانم بيكار باشد. گفتم: حيف است. حيف است زبانم بيكار باشد. يك راننده تاكسي ميتواند همينطور كه پشت فرمان نشسته بگويد: الله اكبر!
هم فردي، هم جماعت. هم صبح، هم ظهر، هم عصر، هم مغرب، هم سحر.
نظرات شما عزیزان: